loading...
خدای دلشکستگان
حبیب رضانژادی بازدید : 6 جمعه 15 فروردین 1393 نظرات (0)

خدایا ...

در آواي سنگين سکوت امشب ، 
در دست افشاني رويا در ظرافت يک متن ، 
در راز ناشناخته‌ي زيستن ؛
تو را عاشقانه مي‌خواهم ...

در پوچي يک توهم در اوج وصال ، 
در سوداي محکومانه‌ي عشقي ، 
در روياي مشکوکانه‌ي وصلي ؛
تو را مجنون‌وار مي‌کاوم ....

در پژواک انديشه‌هايم ، 
در سايه‌ي آرزوهايم ، 
و در اوج فاصله‌اي ميان کام و دل ؛
تو را مي‌خواهم ...

در سادگي يک غزل ،
در شور يک عشق ، 
در وجد عارفانه‌ي يک نيايش ،
در تبلور يک رويا ؛
تو را مي‌خواهم ...

مرا در بي‌کسي امشب ،
در غربت لحظه لحظه ی تنهاييم ،
درياب ...

مرا در درياي بي‌کران زندگي ،
و در ويرانه‌هاي وجودي خسته ، 
درياب ... 

در بي‌صدا گريستن‌هايم ،
در عجزم از اين غربت ،
مرا درک کن ...

بار خدايا !

با وجود مهربان و گرمت ، 
تار و پود فرسوده‌ي وجودم را از بين ببر ؛

با وجود نوراني خويش ، 
پرده پرده‌ي تاريکي‌ام را نابود کن ؛

از تو مي‌خواهم بر‌فراز درياي وجودت ،
افکار شناور مرا به اهتزاز در‌آوري ؛

از تو مي‌خواهم در حجم تاريکي و هجوم غربت امشب ، 
در سردي وجودم ،
مرا حامي باشي ...

آمین یا رب العالمین ...

 

 

راهِ آسمـان همیشه بـاز است ...

 

45

برچسب ها خدایا ,
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 17
  • کل نظرات : 29
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 23
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 38
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 40
  • بازدید ماه : 40
  • بازدید سال : 75
  • بازدید کلی : 921
  • کدهای اختصاصی